جامعه ادبی البرز عزادار شد؛ فوت نویسنده ۱۰ رمان
تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۰۶۲۴۹
حمیده اکبرجعفری نویسنده جوانی است که با وجود ناتوانی جسمی و از کار افتادگی ۹۶ درصد از اعضای بدنش، ۱۰ رمان منتشر کرد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از "تیتریک"؛ حمیده اکبرجعفری نویسنده جوانی است که با وجود ناتوانی جسمی و از کار افتادگی ۹۶ درصد از اعضای بدنش، ۱۰ رمان منتشر کرد که در خبری ناگوار متوجه شدیم که روز گذشته (۲۱ شهریور ماه) دار فانی را وداع گفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی تاکنون ۱۰رمان اجتماعی درباره زندگی زنان امروز ایرانی نوشته است. او در رمانهایش به مشکلات و مسائل زندگی زنان توجه داشته و داستانها و شخصیتهای خلق شدهاش هم تا حد زیادی به واقعیت نزدیک هستند چون از زندگی واقعی زنانی که حمیده آنها را میشناسد، الهام گرفته شدهاند. از مهمترین رمان های وی می توان به « زیباتر از دریا» ، « هم نفس » و همچنین « شیرین » اشاره کرد که تاکنون چندین نوبت چاپ شد و در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است. او از نویسندگانی بود که خود شخصا با حضور در پارک و خیابان، کتاب های خود را به مردم معرفی می کرد و آنها را می فروخت. به مناسبت فوت حمید اکبر جعفری گفتگوی خواندنی این نویسنده توانمند البرزی را بازنشر می دهیم: حمیده اکبر جعفری در گفتگو با خبرنگار تیتریک گفت: حدودا از سن ۱۰ سالگی به این بیماری مبتلا شدم. تا مقطع تحصیلی پنجم ابتدایی، بدون هیچ مشکلی در مدرسه در کنار بچههای دیگر درس میخواندم، اما وقتی این بیماری خودش را نشان داد، به تجویز دکتر از تحصیل محروم شدم. بیماری هم کم کم و به مرور پیشرفت کرد و تقریبا تمام بدن من را فرا گرفت.
وی ادامه داد: ۹۶ درصد اعضای بدن من حرکت ندارند. بیماری من عدم حرکت عضلانی و یکی از شاخههای بیماری MS است. از تمام بدنم، فقط میتوانم نوک انگشتانم را آن هم به صورت خیلی ضعیف تکان بدهم. به همین دلیل به تنهایی قادر به نوشتن نیستم لذا مادرم قلم را لا به لای انگشتانم قرار میدهد و دست من را می گیرد و خط به خط و صفحه صفحه کمک من می کند تا من می نویسم.
بانوی هنرمند وضعیت نشر کتاب در البرز را ضعیف ارزیابی کرد و گفت: ناشر برایش فرقی نمی کند کتاب برای معلول یا فرد معلولی است ؛ هزینه چاپ را می گیرد و تلاشی برای فروش کتاب نویسنده نمی کند و همه چیز به عهده نویسنده است. لذا اوایل خیلی سخت بود اما بعد رفته رفته رهگذران من را شناختند و هر کس که کتاب هایم را می خرید، به دوستانش نیز معرفی می کرد لذا این باعث شد تا جایگاهی در سطح شهر داشته باشیم.
جعفری به نحوه انتخاب سوژه رمان هایش اشاره کرد و بیان کرد: سوژههای نوشتن من، زنانه هستند و درباره زندگی زنان مینویسم. شیوه کار هم به این صورت است که زندگینامه زنانی را مورد مطالعه قرار میدهم و از جذابیتهای حوادث و اتفاقاتشان الهام میگیرم.
جعفری تاکید کرد: متاسفانه متولیان فرهنگی در استان از نویسندگان هیچ گونه حمایتی نمی کنند و یک نویسنده در استان علاوه بر اینکه باید هزینه بالای چاپ را متحمل شود خود نیز باید دغدغه فروش آثارش را داشته باشد .
وی در ادامه یادآور شد: یکی از دلائلی که خودم تصمیم به فروش کتابهایم گرفتم ارتباط مستقیم با خوانندگان کتابهایم بود به این صورت هم از نقد و بررسی آنها استفاده میکنم هم سوژه برای نوشتن یک رمان جدید پیدا می کنم و اینکه ترجیح میدهم درصد بالائی که فروشگاه ها و نمایشگاه ها برای فروش کتابهایم کسر میکنند را برای چاپ جدیدترین رمانم هزینه کنم.
نویسنده البرزی در خاتمه با بیان اینکه هزینه بالای چاپ کمر نویسندگان را شکسته است خاطر نشان کرد: باید مسئولان فکری برای هزینه های بالای چاپ بیندیشند زیرا اگر نویسنده دغدغه مالی نداشته باشد می تواند آثار بیشتر و بهتری خلق کند.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۰۶۲۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چاپ یکرمان پلیسی دیگر از فردریک دار/«آموزش آدمکشی» در بازار نشر
به گزارش خبرنگار مهر، رمان پلیسی «آموزش آدمکشی» نوشته فردریک دار بهتازگی با ترجمه عباس آگاهی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب صدوهشتمینعنوان مجموعه پلیسی «نقاب» است که اینناشر چاپ میکند.
«آسانسور»، «مرگی که حرفش را میزدی»، «کابوس سحرگاهی»، «چمن»، «قیافه نکبت من»، «بزهکاران»، «بچهپُرروها»، «زهر تویی»، «قاتل غمگین»، «تصادف»، «تنگنا»، «دژخیم میگرید»، «اغما»، «نان حلال»، «مردِ خیابان»، «قتل عمد؟»، «دفتر حضور و غیاب»، «آغوش شب»، «آدم که نمیمیرد»، «قرار ملاقات با یک نامرد»، «زندگی دوباره» و «سرب داغ برای اینخانمها» عناوین رمانهایی بهقلم دار هستند که تا بهحال با ترجمه عباس آگاهی در قالب مجموعه نقاب منتشر شدهاند.
در ادبیات معاصر فرانسوی و جهان نام فردریک دار بهعنوان نویسندهای توانا و پرکار ثبت شده است. او در سال ۱۹۲۱ متولد و در سال ۲۰۰۰ درگذشته است. زندگی پرماجرایش موضوع آثار متعدد بوده و مصاحبههای فراوان و آموزندهاش در سامانههای مختلف اجتماعی و فرهنگی در اختیار دوستداران قرار گرفته است. فردریک دار نه تنها با نام اصلی خود بلکه با استفاده از حدود بیست نام مستعار دیگر، نزدیک به ۳۰۰ رمان و داستان بلند و کوتاه، حدود ۲۰ نمایشنامه و ۱۶ اثر سینمایی خلق کرده است. دهها رمان پلیسی او با نام مستعار «سن آنتونیو» و با لحنی ویژه و منحصر به فرد نوشته شدهاند.
چاپ ترجمه آثار ایننویسنده به قلم آگاهی از زمستان سال ۹۲ توسط انتشارات جهان کتاب آغاز شد.
رمان «آموزش آدمکشی» در یکپلاژ آرام در ساحل دریای مدیترانه و اواخر فصل مسافرت شروع میشود که پلاژ و هتلهای ساحلی هنوز میزبان گردشگران هستند. شخصیت اصلی داستان پروفسوری انگلیسی بهنام ناکس است که روی صندلی چرخدار مینشیند و حضورش در محل داستان، بهخاطر یکالهام غیبی است که از یکجنایت خبر داده است. او باخبر شده جنایتی غریبالوقوع در پیش است. در اینسفر منشی و مرید آشفتهحال پروفسور هم حضور دارد و او را همراهی میکند. حادثه قتل توسط یکزوج فرانسوی رخ میدهد که بهشدت از همدیگر تنفر دارند...
رمان پیشرو ۲ بخش اصلی دارد که «بخش یکم: آموزش» و «بخش دوم: قتل» هستند. هرکدام از ایندوبخش هم فصلهای مختلفی را شامل میشوند که مربوط به حوادث یکبازه زمانی ۳ روزه هستند؛ چهارشنبه ۲۸ اوت، پنجشنبه ۲۹ اوت و روز قتل که دوشنبه ۲ سپتامبر است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
ناکس ناگهان از جا پرید.
با دیدن صفحه برفکی تلویزیون متوجه شد که به خواب رفته بوده است. صدای سوت ملایمی از تلویزیون به گوش میرسید.
پروفسور به ساعتش، که صفحهای نورانی داشت، نگاه کرد. ساعت دقیقا یک بود. به خود گفت که شاید از سروصدا بیدار شده است. هتل از همه نوع صدا، از غرغر لولهها گرفته، تا صدای آسانسور و همهمه مسافران شبزندهدار پُر بود... او از سروصدا بیزار بود و در رویای سکوت باشکوه روستاهای انگلیسی به سر میبُرد.
چغچغه کوچکی روی میز کنار تختش قرار داشت. شبیه آنچیزی که در گذشته طاعونیها وقتی به مردم سالم نزدیک میشدند، برای خبردار کردنشان به کار میبردند. آن را به صدا درآورد. این جغجغه برای طبیدن بانی، در طول شب به کار میرفت. ولی مرد جوان به اینفراخوان پاسخی نداد و پروفسور فکر کرد: «او هنوز برنگشته است.» و غمگین شد. از روزی میترسید که کُرایدُن، به دنبال یک زندگی فعال، وی را ترک کند و این امری کاملا طبیعی بود. ناکس آمادگی داشت با اینصحنه آخر زندگیاش مواجه شود. تسلیم و رضا موثرترین نیروهاست زیرا به کمک آن میتوان با بدترین گرفتاریها کنار آمد.
اینکتاب با ۱۸۲ صفحه، شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 6086166 صادق وفایی